گفتگوی صمیمانه با مسوول نشریه پیام سندیکا به مناسبت چهارمین سال انتشار

وبلاگ کارگری راه کارگر : گفتگوی زیر به پیشنهاد مسوول سایت سندیکای فلزکار میکانیکفلزکارمکانیک صورت گرفته که در آن عده ای از دوستان سندیکای کارگران فلزکارمکانیک پرسش های خود را مطرح نمودند. در این گفتگو مسوول سایت سندیکای کارگران فلزکارمکانیک، مسوول سایت معلم و کارگر، مسوول رادیو کوچه و یکی از فعالان سندیکای یونیسیون انگلیس ( اتحادیه کارمندان بخش عمومی ) شرکت دارند.

مسوول سایت سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ( عمو عزت ) : در ابتدا از طرف مسوولین سندیکای کارگران فلزکارمکانیک و همکارانم در سایت از اینکه دعوت ما را برای این مصاحبه پذیرفتید ، سپاسگزاری می کنم و آغاز چهارمین سال انتشار پیام سندیکا را به همه دوستان دست اندرکار نشریه و شما خسته نباشید و تبریک می گویم. چه انگیزه ای باعث انتشار نشریه پیام سندیکا شد؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : با درود به عمو عزت عزیز. هروقت عده ای دور هم جمع شوند و بخواهند کاری ادامه دار را پیش ببرند باید سه بخش را در گروه ویا موسسه خود که می تواند سیاسی و یا اجتماعی و یا حتا اقتصادی باشد ، بوجود بیاورند. اول تشکیلات یعنی عده ای که بخواهند برای تحقق آن اهداف بکوشند. دوم آموزش یعنی این فعالین همیشه به روز بوده و از مشکلات بر سر راه خود و اجتماع خود آگاه باشند و برای عبور از این مشکلات راه حل را بیابند . سوم بخش مالی که هزینه های این فعالیت را بتواند پرداخت کند.سندیکای ما از اولین روز فعالیت، موضوع آموزش را سالها به عنوان اولین قدم و هدف خود برگزید و به همین منظور بسیاری از آموزش های سندیکایی را تکثیر و در اختیار کارگران گذاشت. مقاله هایی که دوستان و پیشکسوتان سندیکایی در راستای آموزش های سندیکایی می نوشتند را تکثیر می کردیم. از سالهای اول فعالیت مان تلاش شد در هیات موسسان سندیکاهای کارگری موضوع داشتن ارتباطی پویا با کارگران و انتشار نشریه در دستور روز قرار بگیرد، که متاسفانه نشد، چرا که ما می خواستیم اگر نشریه ای منتشر می شود و مخصوص کارگران هم باشد با همگرایی همه تشکل های کارگری باشد. خوب ضربه هایی که به سندیکای کارگران شرکت واحد و سپس به همه فعالین وارد آمد ، این بحث را ناتمام گذاشت. البته در خارج از جنبش سندیکایی تلاش هایی شد که نشریه ای برای کارگران منتشر شود که مجله آوای کار نمونه ای از این تلاش ها بود. به همین خاطر در سندیکای کارگران فلزکارمکانیک این موضوع همیشگی بود تا اینکه در سال ۱۳۸۸ نخست خبرنامه فلزکار و در مهر ۱۳۹۰ نشریه پیام فلزکار منتشر شد.تا به نیاز جنبش کارگری پاسخ گفته و پل ارتباطی باشد بین کارگران و سندیکاهای کارگری.
رادیو کوچه : تجربه پیام سندیکا در جمع آوری دیدگاه های چند سندیکای کارگری در یک نشریه واحد، حرکتی ست که کم تر در جنبش کارگری اتفاق می افتد، هدف شما از اینکار چه بوده است؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : با درود به رفقای رادیو کوچه . در جنبش کارگری ایران انتشار یک نشریه کارگری یک سنت همیشگی بوده است. از سال ۱۲۸۵ و تولد اولین سندیکای کارگری در یک چاپخانه و سپس انتشار اولین نشریه به نام اتفاق کارگری در سال ۱۲۸۹ توسط سندیکای کارگران چاپخانه ها و پیشگامان جنبش کارگری برای نشر اندیشه های آنان، این حرکت از سنت های طبقه کارگر در مبارزه برای کسب حقوق خود بوده است.روزنامه ارزشمند شورای متحده کارگران و زحمتکشان ایران به نام ظفر در دهه بیست و کارگرکفاش نشریه سندیکای کارگران کفاش در دهه چهل و روزنامه وزین و سراسری اتحاد در اوایل انقلاب از ضروریات جنبش محسوب می شد. با اوج گیری جنبش سندیکایی در اوایل دهه ۸۰ و بازگشایی سندیکای کارگران شرکت واحد ، نشریه پیک سندیکا نیز منتشر شد که متاسفانه ۳ شماره بیشترادامه نداشت ،که منعکس کننده دیدگاه سندیکا و اخبارکارگری شرکت اتوبوسرانی واحد بود. در سندیکای ما ازسال ها قبل و اوایل سال ۸۸ بحث انتشار یک خبرنامه و روشنگری پیرامون موضوع های روز جامعه کارگری به شدت احساس می شد. به همین منظور در شهریور سال ۱۳۸۸ خبرنامه فلزکار را که اخبار کارگری ایران و کارگران فلزکار را پوشش می داد ، توسط سندیکای ما منتشر شد که در مهرماه سال ۱۳۹۰ به نشریه پیام فلزکار تغییر نام داد. در پیام فلزکار از همان اوایل کار تلاش شد تا دیدگاه های همه پیشگامان کارگری برای آسیب شناسی جنبش سندیکایی چاپ بشود. در پیام فلزکار ما هیچگاه فکر نکردیم که این نشریه فقط متعلق به ماست بلکه تریبونی بود برای همه دوستان سندیکایی بخصوص پیشکسوتان و اعضای هیات موسسان سندیکاهای کارگری. اما به هرحال این نشریه مال کارگران فلزکار بود. با آزاد شدن دوستان سندیکایی هفت تپه و شرکت واحد از زندان و گفتگو با آنها بخصوص با دوستان سندیکای واحد برای داشتن یک تریبون جمعی برای منعکس کردن دیدگاهها و اخبار و همبستگی بیشتر ، توافق شد در اولین نشریه سال ۱۳۹۲ که در اول ماه مه منتشر می شد،نام نشریه به پیام سندیکا تغییر کند تا دربرگیرنده همه سندیکاها باشد که در اول ماه مه امسال هم با پیوستن اتحادیه نیروی کار پروژه ای، همه سندیکاها نشریه ای واحد داشته باشند. برای شکل نشریه و حتا تعداد صفحات آن با دوستان شرکت واحدی بسیار صحبت شد. در اولین گام برای انتشار نشریه دوستان پیشکسوت سندیکای بنا ، کفاش، خیاط بسیار ما را راهنمایی کردند که از همینجا از آنها سپاسگزاری می کنیم. امیدواریم هم نشریه ما هر روز پُربارتر شود و هم نشریه های دیگر کارگری متولد شوند. اما پیگیری و تشویق همه دوستان و دلسوزان جنبش کارگری و اشتیاق طبقه کارگر برای خواندن این نشریه و بدست آوردن و دست به دست شدن نشریه، ما را با همه سختی ها مجاب به ادامه کار تاکنون کرده است. دوستان کارگر ما در سندیکای نقاش همیشه در کنار ما بودند در اوایل کار به لحاظ فنی بسیار به ما یاری دادند.البته این تجربه به سادگی به دست نیامد و حاصل سال ها شناخت ، اعتماد ، همفکری و همکاری بین سندیکاها قبل از انتشار این نشریه بود.
عضو سندیکای یونیسیون انگلیس : آیا پیام سندیکا را برای نهادهایی مثل خانهٔ کارگر و سازمان تأمین اجتماعی و وزارت کار هم می‌فرستید؟ برای نهاد رئیس‌جمهوری چطور؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : با درود به همه کارگران انگلیسی . خیر ما برای این نهاد ها نمی فرستیم چون ارتباطی مابین ما و آنها وجود ندارد. البته کم و بیش کارگرانی که در خانه کارگر عضو هستند پیام سندیکا را می خوانند و برایشان جالب است که چگونه یک نشریه بدون حمایت های دولتی می تواند منتشر شود. در مورد نهاد ریاست جمهوری البته اگر مشاورین آقای روحانی و بخصوص وزیر کار بخواهند می توانند در فیسبوک و سایت سندیکا از نظرات ما باخبر شوند و پیام سندیکا را بخوانند.
عضو سندیکای یونیسیون انگلیس : آیا سندیکاهایی که پیام سندیکا را منتشر می‌کنند، لابی دولتی هم دارند؟ اصولاً جایی لابی می‌کنند؟ اگر نه، چرا؟ اگر آری، تا کنون چه نتیجه‌ای داشته است؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : دوست خوب ما ، در کشور ما همه می توانند لابی کنند جز کارگران. دولت و وزارت کار سندیکاهای ما را به رسمیت نمی شناسند در نتیجه ما نمی توانیم لابی کنیم. البته لابی در جایی صورت می گیرد که طرف مقابل خواستار آن باشد. معاونین رییس جمهور با تجار، صنعت گران ، اتاق های بازرگانی ترتیب یک صبحانه کاری را می دهند الا کارگران ، به دلیل اینکه کارگران نانی در سفره ندارند که بشود خورد. البته دوستان ما در سندیکای کارگران شرکت واحد و نیشکر هفت تپه بارها با مسولین دولتی در رابطه با خواسته هایشان با هزار مشکل موفق به دیدار شده اند. که در بیشتر مواقع به دلیل آشنایی این دوستان با قوانین کار و قانون اساسی توانسته اند حرفشان را به کرسی بنشانند و خواسته های کارگران را اجرایی کنند.
رادیو کوچه : آیا وضعیت معیشتی طبقه ی کارگر با دوران احمدی نژاد تغییری کرده است؟ وضعیت جنبش کارگری چه طوری؟ آیا جنبش کارگری نسبت به دوران احمدی نژاد رادیکال تر شده است؟
جنبش کارگری هیچگاه ایستا نبوده و نیست. جنبش با شرایط موجود همیشه کار خود را دنبال کرده و پیش رفته است.پس از دستگیری اعضای هیات مدیره ها و بسته شدن سندیکاها در سال ۶۲ ، موج حرکت های کارگری در بدنه خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار دیده می شد و اعتصاب های فراوانی که با یک اعتراض ساده شروع و سپس از شوراها و خانه کارگر فراتر رفته به اعتصابی فراگیر منجر می شد.در سالهای اخیر با تشکیل انجمن های صنفی و هیات عالی مجمع نمایندگان کارگری که همگی تحت پوشش وزارت کار تشکیل شدند تا هم جنبش را مهار کرده و هم رقیبی برای سندیکاهای کارگری باشند، امروز می بینیم که اعتصاب کارگران چادرملو از انجمن صنفی زیر نظر وزارت کار فراتر رفته به یک الگو برای دیگر کارگران مبارز کارخانه ها تبدیل شد که نمونه اش اعتصاب با شکوه معدن بافق است. جنبش هر روز با مطالبات خود که سالهاست به دوش می کشد فراگیر تر و قوی تر می شود. بی تردید هرچه جنبش رادیکال تر شود ،سرمایه داری برای مهار کردنش شدت عمل بیشتری را به خرج خواهد داد. متاسفانه همان طوری که پیش بینی می شد وضعیت معیشتی طبقه کارگر نه تنها بهبود نیافت بلکه هر روز خراب تر هم شد.۳۷ درصد تورم اعلامی توسط بانک مرکزی در سال گذشته به افزایش ۲۵ درصدی حقوق در سال جاری منتهی شد و کارگران ۱۲ درصد قدرت خریدشان را از دست دادند. هر چند که از نظر ما افزایش حقوقی اتفاق نیافتاد.افزایش حقوق از نظر ما بالا رفتن توان قدرت خرید طبقه کارگر است که امسال بیش از ۵۰ درصد توان خریدش را از دست داد و سفره های کارگران خالی تر از سال گذشته شد.
( عمو عزت ) : آیا بهبود نیافتن وضع معیشتی کارگران نسبتی با سیاست های اقتصادی دولت دارد ؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : بی تردید ، وقتی آقای روحانی با خانم کریستین لاگهارد رییس صندوق بین المللی پول چندین بار دیدار می کند ،فکر می کنید در این گفتگو ها تصمیم گرفته می شود که حقوق کارگران را زیاد کنند و یا سندیکاهای کارگری را آزاد بگذارند ؟ بطور حتم خیر.اتفاقا در این دیدارها گفتگو بر سر این است که مزد منعطف شود یعنی کارفرما هرچقدر دلش خواست به کارگر بدهد و یا خانم کریستی درخواست افزایش مناطق آزاد را می کند که بتوانند با بی قانونی حاکم بر این مناطق شدت استثمار را بیشتر کنند آنها می خواهند حداقل دستمزد نباشد، کارفرما موظف به بیمه کردن کارگران نباشد، اصلا قانون کاری وجود نداشته باشد. چرا می خواهند شهرکرج را منطقه آزاد اعلام بکنند مگر دراینجا چه تولید می شود که به درد سرمایه داران خارجی و داخلی می خورد؟ خوب معلوم است نیروی کار که می تواند ثروت تولید کند. سالهاست سرمایه داران رخنه کرده در دولت ها رویشان نمی شود کتاب قانون کار را پاره کنند و بی قانونی حاکم شود تا سرمایه داران آنها را نه به صبحانه کاری بلکه نهار کاری دعوت کنند. سالهاست می خواهند اندوخته ما را در تامین اجتماعی مال خود کنند و هر روز بهانه ای می آورند و امروز موضوع سلامت ملی دستاویزی شده تا بخش درمان و تمامی بیمارستانهای تامین اجتماعی را که با پول کارگران درست شده مجانی تحویل دولت و سپس با خصوصی سازی تحویل سرمایه داران شود. همه این ها در گفتگوهای لاگهارد و دولت قبلی و فعلی طرح و قرار است به انجام برسد. چرا با قطع سوبسید از آب و برق و گاز واجرای طرح یارانه نقدی صندوق بین المللی پول برایمان هورا کشید و از همه دنیا دعوت کرد که راه دولت قبلی را بروند. چرا به شکایت سندیکای ما از فساد در تامین اجتماعی روی خوش نشان نمی دهند؟ آنها می خواهند تامین اجتماعی نباشد که شکایتی هم صورت بگیرد. دولت تصمیم گرفته دستورات صندوق بین المللی پول را در ایران اجرایی کند وبلایی که سر زحمتکشان آمریکای لاتین و اروپا آمده سرما هم بیاید.
مسول سایت معلم و کارگر : پس از روی کار آمدن دولت جدید چه تغییراتی حاصل شده؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : با درود به شما دوست خوب و خسته نباشید بگویم به خاطر انعکاس اخبار جنبش سندیکایی در سایت تان . آقای روحانی با شعار قانون گرایی و اینکه مسایل کارگران طبق قانون حل و فصل خواهد شد به میدان آمد. اما در اولین قدم بی قانونی را در حق کارگران با تصویب ۲۵ درصدی افزایش حقوق یعنی ۱۷ درصد کمتر از نرخ تورمی که بانک مرکزی تحت اختیار ایشان اعلام کرده بود، آغاز نمود. در باز هم روی پاشنه اولش چرخید. البته همه آگاهیم که رییس جمهور واقعی کشور امثال بابک زنجانی ها و مافیای نفتی و مالی که پدرخوانده معرفی می شوند، هستند. اینها با اتکا به ثروت غارت کرده ازمردم که با امتیاز های فامیلی و رشوه بدست آورده اند ، قدرت را در دست دارند ،پس سیاست گذاری ها به نفع اینان تمام خواهد شد. ببینید دوست من، ما با آمدن و رفتن دولت ها کاری نداریم و تحلیل خودمان را هم بر روی شعارها و حرف ها نمی گذاریم عملکرد افراد ملاک تحلیل ماست. ما می دانیم که لیبرال ها و حتا اصلاح طلبان همیشه فقط رای مردم را می خواهند و هیچگاه به خواسته های آنان توجهی ندارند. ما می دانیم که دستورات صندوق بین المللی پول باید در کشور ما و برای همه طبقه کارگر جهانی اجرایی شود پس گول شعارها را نمی خوریم. کارگران همیشه در انتخابات می پرسند چه گیر ما خواهد آمد ؟ آیا دستمزد ما بهتر خواهد شد ؟ آیا رهبران سندیکایی مورد مشاوره در امور کارگری قرار خواهند گرفت ؟ شما نگاه کنید وزیرکار به اعتصابیون بافق قول می دهد که اگر اعتصاب شما ۳۷ سال هم طول بکشد من نمی گذارم با شما برخوردی شود بعد کارگران دستگیر می شوند و خانواده های آنان و شهر یک پارچه اعتصاب می شود.کارگران پتروشیمی رازی به دادگاه برده می شوند، کارگران سندیکایی هفت تپه تهدید می شوند .اینها گوشه ای از بدقولی هایست که در حق کارگران شده. گرانی همینطور بالا می رود . بطور مثال خبرگزاری مهر، ۲ شهریورماه، به‌نقل از نعمت زاده، وزیر صنعت، گزارش داد: «در آخرین جلسه ستاد هدفمندیِ یارانه‌ها که در هفته گذشته برگزار شد، مقرر گردید تا دولت یارانهٔ شیر را قطع کند و بنابراین سه محصولِ شیر، ماست و پنیر مصرف عمومی حداکثر تا ۱۵ درصد افزایش یابد » مگر قرار نبود که تا آخر امسال هیچ چیز گران نشود ، پس چه شد؟ «جیمز بالدوین »[نویسندهٔ سیاه‌پوست آمریکایی] نوشته است: “قانون برای آنست که در خدمت من باشد نه اینکه ارباب من گردد، چه رسد به آنکه شکنجه‌ گر و قاتل من گردد.”

مسول سایت معلم و کارگر:حاصل کار وزیر کار و معاونشان هیچ دستاورد مثبتی برای کارگران داشته؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : از دوران دولت قبلی می خواهند اندوخته های کارگران در تامین اجتماعی را به وزارت بهداشت و بهزیستی منتقل کنند. می خواهند از پولهای کارگران طرح سلامت ملی را اجرا کنند. آقای ربیعی هم در این مورد پیش قدم شده است. همچنین در یک عملیات متهورانه دولت لغو مصوبه هیات وزیران دولت پیشین مبنی بر حذف شرکتهای پیمانکاری ابلاغ کرد. یعنی تمامی کوشش های کارگران پتروشیمی ها و کارگران خودروسازی در این چند سال با این مصوبه باطل شد.همچنین پیش نویس لایحه حمایت از تولید را به مجلس فرستاده اند و بدون اینکه سرو صدایی بشود طبق این لایحه و در صورت تصویب آن، با اضافه کردن بندی تحت عنوان بند “ح” به ماده ۲۱ قانون کار،همه کارفرمایان و منجمله دولت به عنوان کارفرمای بسیاری از صنایع و نهادها میتوانند به بهانه کاهش تولید و تغییرات ساختاری در اثر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و لزوم تغییرات گسترده در فناوری، صدها هزار کارگر شاغل را از کار اخراج کنند. همان کاری که با کارگران فولاد زاگرس شهرستان قروه کردند. اینها دستاورد آقای وزیر است نه برای کارگران بلکه برای سرمایه داری.
مسول سایت معلم و کارگر : آیا در یک سال گذشته تغییر محسوسی در برخوردمسوولین با شما دیده‌ شد؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : بارها کارگران سندیکایی خواهان دیدار با وزیرکار شده اند که ایشان از دیدار با این کارگران خودداری کرده است. یکی از اعضای هیات مدیره کانون بازنشستگان تهران مدت هشت ماه است که نتوانسته دیداری با وزیرکار در رابطه با مسایل بازنشستگان با ایشان داشته باشد. اینها حاصل کار وزیرکار با کارگران است.ایشان حتا پاسخ پرسش اعضای خانه کارگر را در رابطه با مشکلات کارگران را نمی دهد ، که خودش عضو هیات مدیره این تشکل است چه برسد به ما.
رادیو کوچه:نظر شما درمورد برنامه های روحانی برای کنترل تورم و بهبود وضعیت اقتصادی چیست؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : تا زمانیکه دستورات صندوق بین المللی پول اجرا می شود و جنبش کارگری هر روز محدود تر از همیشه ، بی تردید کنترلی در وضعیت تورم جامعه مشاهده نخواهیم کرد. مگر در فرانسه و کل اروپا تورم با این سیاست ها کنترل شده که در ایران عزیز ما هم بشود. همه می دانیم که سرمایه داری جهانی از یک بحران همیشگی رنج می برد و با نسخه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و فرمول اقتصادی تجارت جهانی هر روز هم بدتر خواهد شد.
مسول سایت معلم و کارگر : نظرتان در مورد گسترش اعتصابات کارگری در ماههای اخیر چیست ؟ بعد از اعتصاب بافق ما شاهد چندین اعتصاب دیگر بودیم. تحلیل شما چیست؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : بی تردید با رویکردی که دولت در پیش گرفته و آن اجرای بی چون چرای دستورات صندوق بین المللی پول است ،برخورد با خواسته های طبقه کارگر و مهار جنبش کارگری در دستور دولت قرار گرفته است.بردن فعالان کارگری به دادگاه برای حرکت های اعتصابی ابتکار تازه ای است برای مهار فعالین کارگری که در دولت جدید باب شده است. به این خبرها توجه کنید:
«تأخیر ۴ ماهه در پرداخت حقوق کارگران رنگین نخ، مطالبات حقوقی کارگران قند قهستان شش ماهه شد، مجموع مطالبات کارگران کاشی گیلانا از سال ۸۸ تا سال ۹۳ بیش از ۱۶ ماه است و پرداخت نشدن حداقل ۳۰ ماه از حق بیمه‌شان‌ معترض‌اند» اینها فقط اخبار امروز ایلنا ست.
وقتی نان خانواده های کارگری در خطر قرار بگیرد گسترش اعتصاب های کارگری اجتناب ناپذیر است.با ندادن ماهها حقوق به کارگران توسط کارفرمایان و پشت نمودن به خواسته های انسانی زحمتکشان، اعتصاب و دیگر شکل های اعتراضی به سلاحی برای مقابله با این بی عدالتی ها خواهد بود. هرچند که اعتصاب کارگران بافق و چادرملو و معدن البرز غربی با این خبرها فرق داشت و آنها به خصوصی سازی معترض بودند ، اما کارگران می دانند که خصوصی سازی یعنی بیکاری کارگران و بازهم به خطر افتادن نان خانواده هایشان که باعث گسترش حرکت های کارگری خواهد شد. البته برای موفقیت در این حرکت های اعتراضی امیدواریم که همبستگی میان کارگران و تشکل هایشان بیشتر شود.
( عمو عزت ) : در آخرین نشست سازمان جهانی کار، ایران عضو اصلی هیات مدیره سازمان جهانی کار شد نظرتان چیست؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : خوب وقتی دولت به این تفاهم در عرصه جهانی می رسد که دستورات صندوق بین المللی پول را اجرا کند باید عضو هیات مدیره این سازمان بین المللی هم بشود. آیا سازمان جهانی کار که ایران را عضو هیات مدیره کرده نباید از خود بپرسد که ایران مقاوله نامه های ۸۷ و ۹۸ را در کشورش اجرا می کند یانه؟ یعنی آیا سندیکاهای کارگری آزاد هستند برای فعالیت ؟ آیا قرارداد های دستجمعی برای افزایش دستمزد و شرایط کاربهتر میان سندیکاها و کارفرمایان بسته می شود ؟ آیا تبعیض جنسی در استخدام و دستمزدها بین زنان و مردان و اقلیت های دینی در ایران پایان یافته ؟ خوب معلوم است که می داند ولی چشم هایشان را می بندند.مگر در سال گذشته با اعتراضی که سندیکای کارگران فلزکارمکانیک و هفت تپه و نقاش به نمایندگان ضد کارگری حضور یافته در اجلاس سازمان جهانی کار کردند و این افراد را که نماینده گی کارگران را یدک می کشیدند را از حضور در اجلاس اخراج کردند ، را یادشان رفته ؟ ایران نقض کننده آشکار مقاوله نامه های سازمان بین المللی کار است. ولی چون ایران حق عضویت خوبی به سازمان جهانی کار می دهد و حرف های خانم کریستین لاگهارد را گوش می کند باید پاداش بگیرد.
مسول سایت معلم و کارگر : وضعیت فعلی سندیکاها چگونه است؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : برای بسیاری از فعالان سندیکایی پرونده سازی شده تا هر وقت اراده کردند این پرونده ها را به جریان بیاندازند. محدودیت را از روی سندیکاهای کارگری برنمی دارند. برای یک جشن کارگری فعالان سندیکایی بازداشت می شوند. فعالیت در کارخانه هایی همچون خودروسازی ها ،فولاد، پتروشیمی، نفت با اخراج مقابله می شود. اما محبوبیت سندیکا در ذهن تاریخی طبقه کارگر ما را قادر ساخته که با تمام این مشکلات، سندیکاها را گسترش داده و از فعالین غیر سندیکایی و اعتصاباتشان حمایت کنیم. در سال گذشته با جمع آوری طوماری که کارگران فلزکارمکانیک تهیه کرده بودند و به مجلس فرستادند توانستیم بازنشستگی با دهسال سابقه کار را که در شورای نگهبان و دولت لغو شده بود دوباره بصورت یک قانون تثبیت کنیم. دوستان ما در شرکت واحد با سازماندهی اعتراضی ۲۰۰ نفره به انتخابات شوراهای تقلبی اعتراض کرده و این انتخابات را بصورت قانونی ابطال کردند. کارگران سندیکایی هفت تپه هم با اعتراض به طبقه بندی مشاغل که در هفته گذشته صورت گرفت مدیرعامل را مجبور کردند که این طبقه بندی را لغو کند. اتحادیه نیروی کار پروژه ای هم با ترتیب دادن اعتراض های جمعی در مقابل اجحافات پیمانکاران در مناطق ویژه ایستاده اند. کارگران سندیکایی نقاش هم با پیگیری قانون بیمه کارگران ساختمانی همچنان فعال اند. سندیکا در حال گسترش در میان کارگران است . محبوبیت رهبران سندیکایی در محیط کارشان این دوستان را قادر ساخته تا به گسترش سندیکا بپردازند.هرچند که هنوز برادران سندیکایی ما در زندان هستند و چند نفر ازآنان از محل کارشان به خاطر فعالیت های سندیکایی اخراج شده اند ، اما هر روز که می گذرد نفوذ سندیکا و رهبران سندیکایی در محیط کار بیشتر و بیشتر می شود. البته پیام سندیکا هم توانسته در این بین آگاهی را به داخل آنجاهایی که فعالین کارگری نمی توانند برود ، ببرد و به گسترش آگاهی های سندیکایی بیفزاید.
مسول سایت معلم و کارگر : چقدر امکان برگزاری یک مجمع عمومی در شرایط فعلی وجود دارد؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : در حال حاضر خیلی کم و من زیاد خوشبین نیستم.تمام تلاش ما این است که هزینه هایی که به سندیکاها و رهبرانشان تحمیل شده را هر روز کمتر و کمتر کنیم.بیرون آمدن رضا شهابی برای معالجه یکی از پیروزی های سندیکای کارگران اتوبوسرانی واحد است ، که امیدواریم هرچه زودتر شاهرخ زمانی و بهنام ابراهیم زاده ورسول بداقی و محمد جراحی را هم در بیرون زندان ملاقات کنیم.
مسول سایت معلم و کارگر : دورنمای جنبش کارگری را چطور میبینید؟ آیا امکان یک اتحاد هرچند حداقلی بین انجمن های صنفی و سندیکاها در آینده نزدیک یا نه چندان دور وجود دارد؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : در جنبش کارگری تا زمانی که سندیکاها و تشکلهای دیگر کارگری به بصورت انفرادی فعالیت کنند و اتحادی برای حداقل ها صورت نگیرد به سرمایه داری این امکان فراهم را کرده اند تا شکست شان بدهد. سرمایه داری هیچوقت قوی نبوده بلکه ما با متفرق بودن مان این امکان را داده ایم که قوانین شان را به ما تحمیل کنند.من فکر می کنم پایه اولین قدم برای اتحاد با گرد آمدن در پیام سندیکا و اعلامیه مشترک روز اول ماه مه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی واحد، سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ، هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات و اتحادیه نیروی کار پروژه ای امسال فراهم شده است. ما روابط خوبی با همه سندیکاهایی که در پیام سندیکا هستند داریم و به تلاشمان برای اتحادی بزرگتر خواهیم افزود.البته دوستان نادان هم بیکار ننشسته اند و با افکندن موضوعات تفرقه برانگیز کاراین اتحاد را کُند می کنند.برای مثال با اینکه ما اعلامیه مشترک اول ماه مه امسال رابرای همه سایت ها فرستاده بودیم بسیاری ازاین سایت ها فقط اعلامیه مشترک رابا نام سندیکای واحد کار کرده بودند.به نظر شما چرا چنین میکنند؟ از سال گذشته که اعلامیه مشترک سندیکاهای هفت تپه و فلزکارمکانیک و نقاش در اول ماه مه منتشر شد از داخل و خارج تلاش شد این اتحاد شکسته شود چرا؟ اتحاد ما منافع چه کسانی را به خطر می اندازد ؟ و تفرقه ما بسود چه کسانی است؟
رادیو کوچه : اتحادیه شما برای دوران پیش رو چه برنامه ای حداقل در مورد کارگران فلزکار و مکانیک دارد، آیا آمار دقیقی در مورد وضعیت این کارگران در دوره ی جدید دارید؟
مسوول نشریه پیام سندیکا : کارگران فلزکارمکانیک در کارخانه های بسیاربزرگ وکارگاههای کوچک پراکنده اند و شما اخبارشان را می توانید در پیام سندیکا پیگیری کنید. کارگران فلزکارمکانیک از دیگر کارگران متمایز نیستند.درد و رنج کارگر فلزکار با کارگرپتروشیمی و پروژ ه ای یکی است و آنهم بهبود دستمزدهاست و عقب نیافتادنش مهمتر ازهمه چیز است.درهمین هفته کارگران روزمزد نیشکر هفت تپه بدلیل عقب افتادن دستمزدها یشان از بهمن ماه سال گذشته درهای کارخانه را بستند که اخبار روز به روزش را روابط عمومی سندیکای فلزکار پوشش داد. برنامه ما برای خروج از بحران که چند سال پیش منتشر شد و این سوال شما ما را مجاب می کند که به انتشار مجددش بیندیشیم عبارت بود از منع وارداتی که نه به درد صنعت و نه به درد کشاورزی می خورد، فقط ارزهای قیمتی ما را هم به جیب سرمایه داری مالی دلال خواهد ریخت. همچنین اصلاح سیستم مالیات گیری از همه ، بخصوص بنیاد هایی که بصورت مافیایی کار می کنند. البته برای چنین راهکاری در اولین قدم می باید نظارت ها را بالا برد که یکی از راههایش محدود نکردن سندیکاهای کارگری و خبرنگاران و شدت عمل با فساد است.
(عموعزت) مسوول سایت سندیکای کارگران فلزکار: آخرین سوال در رابطه با اعلامیه سندیکا در مورد حمایت از مردم کوبانی توضیحاتی را بدهید.
مسوول نشریه پیام سندیکا : هر اعلامیه ای برای بازگویی نظرات و تاثیرگذاری بر روی افکارعمومی صادر می شود که این اعلامیه هم از این موضوع مستثنا نیست. کارگران ایران باید بدانند که در اطراف کشورشان چه می گذرد. چرا جنگ در منطقه شروع شده؟ چرا مقاومت مردم کوبانی باید شکسته شود ؟ چرا تانک های ترکیه درمرز نظاره گر کشتار در کوبانی هستند ؟ اصلا داعش کیست و چه نقشی دارد ؟
ما در اطلاعیه امان گفتیم که با پول زحمتکشان اروپایی و عرب و من می گویم منطقه ، داعش ساخته می شود. سرمایه داری جهانی یا همان امپریالیست ها، بازی های مختلفی را با ما ازفردای انقلاب بهمن شروع کرده و امروز هم ادامه می دهند. آنها ثروت مردم ایران و منطقه را می خواهند و برایش نقشه های مختلف می کشند. برای امپریالیسم فرقی نمی کند چه نوع رژیمی سرکار است داعش باشد، سعودی باشد، ترکیه باشد، جمهوری اسلامی ایران باشد باید منافع آنها حفظ شود. چرا باید آمریکا و سرمایه داری جهانی بر روی موضوع دانش هسته ای ما مانور کنند و به احساسات ملی در ایران دامن بزنند؟ آنها با مانور روی دانش هسته ای ما را وادار کرده اند که بخش بزرگی از ثروت زحمتکشان را که باید خرج بهبود وضعیت مردم و صنایع مان بشود هزینه دلالان وارد کننده کالا بشود که در ایران و خارج از مرزهای ما کالاهای دست دوم و بیشتر فرسوده و از رده خارج را با قیمت دو برابر به ما بفروشند یعنی غارت ثروتمان با دست خودمان. چه کشورهایی در تحریم ایران سود بردند ؟ اول ترکیه دوم کشورهای عربی. شما نگاه کنید ترکیه ای که هیچ نداشت در اول انقلاب به چه جایگاهی از اقتصاد رسیده ؟ از کجا؟ از تحریم ها . کشوری که گاز و نفتش را ما تامین می کنیم و هیچ منابع زیرزمینی ندارد.این درحالی بود که ما سرگرم بازی با انرژی هسته ای بودیم ولی قطر تمامی منابع زیرزمینی نفت و گاز ما را در حوزه مشترک به یغما برد و ما هیچ صدایمان هم در نیامد. ثروت ما به این کشورها سرازیر شد حال باید این کشورها هم ثروتشان به جیب سرمایه داری برسد چگونه با جنگ. صدام حسین تسلیح شد و بعد خودش توسط اربابانش به زیر کشیده شد. ما هنوز از خرابی های جنک کمر راست نکرده ایم . عراق باید سی سال درآمد نفتش را برای بازسازی مناطقی که داعش و بمب های آمریکایی خراب کرده بپردازد و سوریه هم همچنین . در این گیرودار جنگ، جالب این است که لوله های نفت اصلا دست نخورده باقی می ماند چه در مناطقی که در تیررس داعش است و چه در مناطقی که ارتش عراق در آنجا حاکم است و چه در مناطقی که در دست داعش است چرا؟ صدور نفت همچنان بدون هیچ مشکلی صادر می شود.داعشی ها صدور نفت مردم عراق را با نصف قیمت به ترکیه می فروشند و ترکیه بخاطر این نفت باد آورده حاضر است ۳۷ شهروند خودش را بکشد و در مرز هم به داعش حمله نکند تا به دست داعش، جنبش خلق کرد در کوبانی و منطقه را سرکوب کند. موضوعی که هم دولت عراق می خواهد ، هم ترکیه و هم سوریه. زحمتکشان کوبانی زمانی که جنگ در سوریه اتفاق افتاد با یک خرد جمعی حکومتی مردمی را پایه گذاشتند و هم با دولت بشار اسد جنگیدند و هم با داعشی های النصره برای استقلال و عدالت. کارگران ایران باید بدانند که جنگ برای سرمایه داری چه بهشت موعودی است. قطر با دزدی از منابع مشترک نفتی با ایران، باید پولش را خرج تسلیحات برای داعش بکند. ترکیه حتا به قیمت کشتن شهروندانش باید برای آقایی در منطقه باز هم از پولهایی که از خرید نصف قیمت نفت از دست داعش بدست آورده از سرمایه داری اسلحه بخرد تا به ایران و منطقه آقایی بکند. اگر ایران مستقیم وارد جنگ نمی شود باید هزینه هایش را آنقدر بالا برد تا مجبور شود برای حفظ امنیت مرزهایش از طرفی به سوریه و عراق کمک کند و از طرفی به حزب اله لبنان و حتا فلسطینی ها. البته تصور نکنید که این پولها به مردم فقیر این ملت ها می رسد خیر، به دست تندروهای عراقی و افراطیون فلسطینی و لبنانی می رسد.سرمایه داری جهانی تلاش بسیار دارد تا ایران را به جنگی دیگر بکشد و بر روی ملی گرایان قومی و سنی ایران هم، بسیار حساب می کند برای افروختن آتش جنگی داخلی در ایران. تندروهای نظامی و غیرنظامی در ایران بدشان نمی آید وارد جنگ بشوند ولی افکار عمومی ضدجنگ در ایران آنچنان قوی است که چنین اجازه ای به تندروها نمی دهد. ما باید برای کارگران توضیح بدهیم که چطور حقوق بشر دستاویزی است برای سرمایه داری آنجا که مردم کوبانی کشتار می شوند و حقوق بشرسکوت می کند. وزیر خارجه آمریکا و اردوغان که حقوق بشر را مانند آدامس در دهان می چرخانند، همچون گرگ ها منتظر سقوط کوبانی و کشتار آزادیخواهان کوبانی به دست حاکمان دولت اسلامی داعش نشسته اند. دستور مرگ مردم کوبانی با همفکری و همراهی دول منطقه و سرمایه داری صادر شده است. داعشی که با ثروت به یغما رفته ما توسط قطر درست شد و امروز با پول زحمتکشان اروپایی می خواهند هُل شان بدهند به سمت سوریه تا منطقه همچنان در وضعیت جنگی باقی بمانند. ایران صنایع اش به دلیل نداشتن بودجه که صرف جنگ و تامین امنیت مرزها، پایمال و نابود شود تا واردات بنجل های سرمایه داری توسط سرمایه داری خائن وارد کننده ،همچنان همچون سیل صنعت ما را تخریب کند.از طرفی نیروی انسانی بیکار ما تحت توجهات صندوق بین المللی پول با ارزان ترین قیمت زندگی و جانشان را بفروشند. با نسخه های خصوصی سازی سازمان تجارت جهانی ، فرزندان زحمتکشان نتوانند به تحصیل خود به دلیل فقر ، ادامه بدهند و در نتیجه آماده فروختن ارزان نیروی کارشان شوند و یا به پُردرآمدترین تجارت سرمایه داری یعنی قاچاق مواد مخدر و سکس بپردازند تا روح و فرهنگ غنی خود را نابود کنند.
زحمتکشان ایران باید هوشیار باشند و نقشه های شوم سرمایه داری جهانی و دلالان داخلیش را با اتحاد و رزم مشترک برای بهبود وضعیت معیشتی وآزادی فعالیت سندیکایی ،نقش برآب کنند. تنها با اتحاد می توان با فروش کارخانه ها و سازمان تامین اجتماعی به نام خصوصی سازی به سرمایه داری دل در گرو امپریالیسم مخالفت و مبارزه کرد و پیروز شد.
ایران همیشه متعلق به زحمتکشان بوده ، این را تاریخ بارها و بارها ثابت کرده است.
مهر ۹۳

برگرفته از سایت جدید سندیکای فلز کار میکانیک

http://felezkar.com/1393/07/26/643/

بیان دیدگاه